اَصحاب قَليب: مشركان مدفون در چاه بدر
قَليب در لغت به معناى چاهى است كه دهانه آن سنگ چين نشده[67] و اصحاب قليب به آن دسته از سران قريش گفته مىشود كه در جنگ بدر* بهدست مسلمانان كشته شده و در چاه بدر مدفونشدند.سيره پيامبر(صلى الله عليه وآله) چنين بود كه هرگاه مردهاى را مىديد فرمان دفن او را مىداد و در اين جهت ميان كافر و مسلمان فرقى نمىگذاشت; ولى در جنگ بدر چون شمار كشتگان دشمن فراوان و دفن يكايك آنان براى مسلمانان دشوار بود، پيامبر(صلى الله عليه وآله)فرمود[68] تا جنازه همه سران شرك را در چاهى كثيف و بدبو افكنند.[69] تنها جنازه اميةبنخلف را چون فربه بود و در زره خود متورم و متلاشى شده بود در همانجا كه افتاده بود دفن كردند.[70] پيامبر(صلى الله عليه وآله)پيش از حركت به سوى مدينه بر سر چاه آمد و يكايك آنان را به اسم خود و پدرانشان صدا زد و گفت: اى عتبةبنربيعه، اىشيبةبنربيعه، اى ابوجهلبنهشام، اىابوالبخترى، اى عقبةبنابىمعيط، اىنضربنحارث، اى نوفلبنخويلد، اىربيعةبناسود...[71] چه بد خويشاوندان و امّتى براى پيامبر خود بوديد! تكذيبم كرديد، درحالىكه مردم مرا تصديق كردند. از شهر بيرونم كرديد، درحالىكه ديگران پناهم دادند. به جنگ با من شتافتيد، درحالىكه مردم مرا يارى كردند.[72] ما به آنچه خداوند به ما وعده داده بود رسيديم و به حقّانيّت آن پى برديم. آيا شما هم بهآنچه خداوند به شما وعده داده بود رسيديد و به حقّانيّت آن پىبرديد؟ عمربنخطاب پرسيد: آيا با كسانى سخن مىگوييد كه مردهاند و صداى شما را نمىشنوند؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله)فرمود: شما از آنها شنواتر نيستيد[73]; ولى آنها قادر به جوابگويى نيستند، آنگاه حسانبنثابت به اين مناسبت اشعارى سرود.[74]
به گفته ابناسحاق وقتى مسلمانان عتبةبنربيعه را مىكشيدند تا وى را در چاه افكنند فرزندش ابوحذيفه حاضر بود. پيامبر(صلى الله عليه وآله) در چهرهاش اندوهى يافت، بهگونهاى كه از شدّت ناراحتى تغيير كرده بود. به او فرمود: آيا براى پدرت غمگين هستى؟ وى عرض كرد: نه يا رسول اللّه! من در كفر پدرم و در جنگ با او ترديدى نداشتم، بلكه اندوهم از آن است كه در او فضايلى سراغ داشتم كه اميدوار بودم باعث هدايت او شود; امّا وقتى فرجام او را ديدم اندوهگين شدم. پيامبر(صلى الله عليه وآله)براى ابوحذيفه طلب خير كرد.[75]
مفسران آيه 34 محمّد/47 را در رابطه با اصحاب قليب دانستهاند[76]: «اِنَّ الَّذينَ كَفَروا وصَدّوا عَن سَبيلِ اللّهِ ثُمَّ ماتوا وهُم كُفّارٌ فَلَن يَغفِرَ اللّهُ لَهُم= كسانى كه كافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند سپس در حال كفر از دنيا رفتند خدا هرگز آنان را نخواهد بخشيد».
منابع
بحارالانوار; البداية و النهايه; الجامع لاحكام القرآن، قرطبى; السيرةالحلبيه; السيرةالنبويه، ابنهشام; صحيحالبخارى; الكشاف; كشف الاسرار و عدة الابرار; لسانالعرب; مجمعالبحرين; مسند احمدبنحنبل; المغازى.عباس دهقانى
[67]. لسان العرب، ج11، ص272; مجمعالبحرين، ج3، ص539، «قلب».
[68]. السيرة الحلبيه، ج2، ص430ـ431.
[69]. مسند احمد، ج4، ص610; صحيح البخارى، ج5، ص11.
[70]. المغازى، ج1، ص111; السيرة النبويه، ج2، ص638.
[71]. مسند احمد، ج4، ص610; صحيح البخارى، ج5، ص11.
[72]. بحار الانوار، ج18، ص188.
[73]. مسند احمد، ج4، ص610; صحيح البخارى، ج5، ص11.
[74]. السيرة النبويه، ج2، ص639; البداية و النهايه، ج3، ص231.
[75]. السيرة النبويه، ج2، ص640; البداية و النهايه، ج3، ص29.
[76]. الكشاف، ج4، ص329; كشفالاسرار، ج9، ص196; تفسير قرطبى، ج16، ص168.